سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/4/27
5:20 عصر

اگر انسان دارای اختیار است، قضا و قدر و سرنوشت چیست؟سوالی که هر

بدست متین در دسته

اگر انسان دارای اختیار است، قضا و قدر و سرنوشت چیست؟


انسان در تمامی کارهایی که از او سر می زند، مختار و آزاد است و در عین حال این تقدیر الهی است که او را به هر سو می کشد، چرا که مختار بودن انسان جزء تقدیرات و قضا و قدر الهی است. برای روشن شدن رابطة قضا و قدر با اختیار انسان اندکی توضیح می دهیم:

قدر: یعنی اندازه و اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی و در اصطلاح به این معنا است که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده و آن را بر اساس اندازه گیری و محاسبه و سنجش آفریده است.

قضا: یعنی حکم و قطع و حتمیت.

در نظام آفرینش،‌موجودات مادی از چندین راه ممکن است به وجود بیایند، (مثلاً اگر به خانة شما از چند کوچه راه باشد، ورود به خانة شما از چند راه ممکن است. حال اگر از میان چندین راه ممکن، علل و اسباب پیدایش یکی از آن‌ها فراهم شد و تنها همان یکی تحقق یافت،‌ این مرحله از تحقق را قضا می نامند.

تردیدی نیست که خداوند برای هر چیزی علت ها و اسباب هایی قرار داده که هستی و مشخصات آن بستگی به آن‌ها دارد. این طور نیست که هر چه در جهان پدید می آید، بدون رابطه با قبل و بعد و صرفاً اتفاقی و بی حساب باشد. همان گونه که در بارش برف و باران و ... علل و عواملی دخالت دارد و هرگز چنین کاری بی علل و اسباب انجام نمی پذیرد، همچنین کارهای بشر از روی تصادف و اتفاق از او سر نمی زند، بلکه نخست چیزی را تصور می کند، سپس به آن می اندیشد و پس از آن که فایدة واقعی یا پنداری آن را پذیرفت،‌ به انجام آن می کوشد. پس انجام هر حادثه ای در جهان علت و سببی دارد و این نظامی است تخلف ناپذیر و خداوند نیز این چنین مقرّر کرده است. بدیهی است این مسئله با اصل آزادی و اختیار انسان منافات ندارد،‌زیرا اختیار و آزادی یکی از اسباب و علل جهان است؛ یعنی خداوند خواسته و مقدّر نموده که بشر کارهای خود را به ارادة خود انجام دهد، و سرنوشت خویش را رقم زند. این که می گوییم کارهای انسان هم به اختیار خود او است و هم قضا و قدر الهی دخالت دارد، به همین معنی است که خدا اراده فرموده و مقدّر کرده که بشر سرنوشت خود را تعیین کنند.


بشر مختار و آزاد آفریده شده، یعنی به او عقل و فکر و اراده داده شده است. بشر در کارهای ارادی خود مانند سنگ نیست که او را از بالا به پایین رها کرده باشند و تحت تأثیر عامل جاذبة زمین خواه نا خواه به طرف زمین سقوط کند. نیز مانند گیاه نیست که تنها یک راه محدود در جلوی او هست و همین که در شرایط معیّن رشد و نمو قرار گرفت، خواه ناخواه مواد غذایی را جذب و راه رشد و نمو را طی می‌کند. هم چنین مانند حیوان نیست که به حکم غریزه کارهایی انجام دهد. بشر همیشه خود را در سر چهار راه هایی می بیند و هیچ گونه اجباری که فقط یکی از آن‌ها را انتخاب کند ندارد و سایر راه ها بر او بسته نیست. انتخاب یکی از آن‌ها به نظر و فکر و ارادة او مربوط است؛ یعنی طرز فکر و انتخاب او است که یک راه خاص را معیّن می‌کند.[1] این جا است که پای شخصیت و صفات اخلاقی و روحی و سوابق تربیتی و موروثی و میزان عقل و دور اندیشی بشر به میان می آید و معلوم می‌شود که آینده سعادت بخش یا شقاوت بار هر کس تا چه اندازه مربوط به شخصیت و صفات روحی و ملکات اخلاقی و قدرت عقلی و علمی او است،‌ و بالاخره به راهی که برای خود انتخاب می‌کند.

تفاوتی که میان بشر و آتش که می سوزاند و‌آب که غرق می‌کند و گیاه که می روید و حتی حیوان که راه می رود وجود دارد، این است که هیچ یک از آن‌ها کار و خاصیت خود را از چند کار و چند خاصیت برای خود انتخاب نمی کنند، ولی انسان انتخاب می‌کند. او همیشه در برابر چند کار و چند راه قرار گرفته است، و قطعیت یافتن یک راه و یک کار فقط به خواست شخصی او مربوط است. انسان، عملی را که با غریزه طبیعی و حیوانی او موافق است و هیچ مانعی خارجی برای آن وجود ندارد، به حکم تشخیص و مصلت اندیشی قادر است ترک کند (مانند ترک گناهان) هم چنین کاری را که مخالف خواسته های نفسانی او است و هیچ گونه عامل اجبار کنندة خارجی وجود ندارد، به حکم مصلحت اندیشی و نیروی خرد می‌تواند انجام دهد مانند خوردن دارو و حاضر شدن برای عمل جراحی. این که از یک طرف مسئله تقدیر الهی مطرح است و از طرف دیگر اختیار انسان، به این معنا است که خداوند مقرّر کرده است که انسان با اختیار و ارادة خود، یکی از راه ها را انتخاب کند و آن راهی که انسان با ارادة خود انتخاب کرده، همان است که مقدّر است. به عبارت دیگر:‌خداوند به قضا و قدر مقرّر کرده که انسان با اختیار خود، آن راهی که خداوند از ازل می داند، انتخاب کند. پس تقدیر خداوندی این است که بشر افعال خود را از روی اختیار انجام دهد، نه این که تقدیر او را به انجام یک طرف مجبور سازد.

انسان به هر سو که رو آورد، همان قضا و قدر او است که با دست خود آن را انتخاب می‌کند. انسان فقط یک نوع سرنوشت ندارد، بلکه سرنوشت های گوناگونی در پیش دارد که ممکن است هر کدام از آن‌ها جانشین دیگری گردد، مثلاً اگر کسی بیمار شود و معالجه کند و نجات پیدا کند، به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. نیز اگر معالجه نکند و رنجور بماند و یا بمیرد، آن نیز به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. امام علی(ع) از پای دیوار کجی برخاست و پای دیوار دیگری نشست. گفتند: آیا از قضای الهی فرار می کنی؟ پاسخ داد: "از قضای خدا به قَدَر وی و قضای دیگری فرار می کنم".[2] یعنی قضا و قدر معیّن کرده که هر چیزی اثر خود را داشته باشد و من با آگاهی که دارم، چیزی را انتخاب می کنم که اثر خوب داشته باشد.

 البته گاهی انسان در آزادی و انتخاب اشتباه می‌کند. و آن چیزی را که صحیح می دانسته، صحیح نبوده، یا آن چیزی را که علت می پنداشته،‌ علت واقعی نبوده است. به این نکته نیز، باید توجه داشت که عوامل مؤثر در کار جهان که مجموعاً‌ علل و اسباب جهان را تشکیل می دهند و مظاهر قضا و قدر به شمار می روند،‌ منحصر به امور مادی نیستند. یک سلسله امور معنوی نیز وجود دارد که در تغییر و تبدیل سرنوشت بشر مؤثر است. رفتار و کردار بشر حساب و عکس العمل دارد. خوب و بد در مقیاس جهان بی تفاوت نیست، مثلاً آزار رساندن به جاندار، اعم از حیوان و انسان به ویژه به صاحبان حقوق از قبیل پدر و مادر و معلم،‌ اثرهای بدی در زندگی دنیا به بار می آورد. هم چنین احترام به آن‌ها در سعادت و زندگی انسان بی اثر نیست. دعا هم یکی از عوامل معنوی این جهان است که می‌تواند در سرنوشت حادثه ای مؤثر باشد. صدقه نیز یکی از عوامل مهم معنوی است. اصولاً کارهای خیر و نیکویی ها و به طور کلی گناه یا اطاعت، توبه یا پرده دری، دادگری یا بیدادگری، نیکوکاری یا بدکاری،‌دعا یا نفرین و همانند آن‌ها چیزهایی هستند که در سرنوشت بشر از نظر عمر، سلامت، روزی و موفقیت مؤثر می‌باشند.

امام صادق(ع) می‌فرماید: "عدد کسانی که به واسطة گناهان می میرند،‌از آنان که به واسطة‌سر آمدن مدت عمر جان می سپارند، بیشتر است، و شمار کسانی که به سبب نیکوکاری، زندگی دراز می یابند، از آنان که با عمر اصلی خود زندگی می کنند، فزون تر است".[3] بنابر آن چه گفته شد روشن گردید که انسان در تمام کارهای ارادی اش مختار و ازاد است و دخالت قضا و قدر الهی در سرنوشت انسان به این است که خداوند این موجود را مختار آفریده و اراده کرده که او در انتخاب سعادت یا شقاوت آیندة خویش مختار و آزاد باشد و سرنوشت خویش را به دست خود رقم زند. قرآن کریم تصریحاً‌ و تلویحاً آزادی بشر را مورد تأکید قرار داده و فرمود: "ما انسان را هدایت کردیم. یا سپاس گزار است یا ناسپاس".[4] "هر کس خواست ایمان آورد و هر که خواهد کفر ورزد".[5] "خدا وضع هیچ مردمی را عوض نمی کند مگر آن که آن‌ها وضع خود را تغییر دهند".[6]





[1] مرتضی مطهری، مجموعه آثار (انسان و سرنوشت) ص 385؛ مؤسسه در راه حق،‌بیست پاسخ، (8) ص 17.
[2] توحید صدوق، ص 369.
[3] بحارالانوار، ج 73، ص 354.
[4] انسان (76) آیة 3.
[5] کهف (18) آیة 29.
[6] رعد(13) آیة 11.

89/4/27
12:13 عصر

ماشینای شاد و عصبانی و غمگین

بدست متین در دسته

نمای جلوی ماشین با آدم حرف میزنه ! قبول ندارید ؟ از این به بعد با این ذهنیت به اتومبیلهای داخل خیابان نگاه کنید . البته تنوع خودرو در کشورمان نگران کننده است ولی ضرری که ندارد ؟ شاد - عصبانی - غمگین عنوان این تاپیک دوست داشتنی است که هم رضایت خاطر دوستداران دنیای ماشین را فراهم میکند و هم باعث دقت بیشتر آن دسته از دوستانی میشود که به ماشینها فقط به عنوان وسایل نقلیه نگاه میکنند و هیچ احساس قابل توجهی بدانها ندارند . من که به طراحی خودروسازان غیر وطنی ایمان دارم شما چطور . احساستان را
بیان کنید / امیر بیدل


HAPPY: 2010 Mazda3




HAPPY: 2008 Mazda Kiyora




HAPPY: 2009 Toyota Matrix AWD




HAPPY: Renault Alpine


HAPPY: Peugeot 207 RC




HAPPY: 2008 Bentley Continental GTC




HAPPY: Mazda Miata




HAPPY: 2009 Toyota Prius




HAPPY: 2007 Mazda Hakaze concept car




HAPPY: Volkswagen Beetle




HAPPY: 2009 Peapod Mobility




HAPPY: 2009 Nash Sports Car




HAPPY: 2008 Smart Car



HAPPY: 2009 Ford"s Concept C car




HAPPY: 2009 Saturn Sky Roadster



ANGRY: BMW Concept 5 Series Gran Turismo



ANGRY: 2008 BMW M3




ANGRY: 2009 Infinti FX 50




ANGRY: 2009 Tata Nano




ANGRY: 2009 Audi R8




ANGRY: 2009 Toyota FT-HS hybrid



ANGRY: 2009 Mitsubishi Lancer Evolution




ANGRY: Mazda Furai concept




ANGRY: 2010 Chevrolet Camaro




ANGRY: 2009 Infiniti Essence concept




ANGRY: Lotus Exige




ANGRY: Maserati GranTurismo




ANGRY: 2009 Porsche Cayenne Turbo



ANGRY: Alfa Romeo 8C Spider



ANGRY: Alfa Romeo Visconti




ANGRY: The GT by Citroen concept car



ANGRY: 2008 Dodge Charger SRT8



ANGRY: Audi A4




ANGRY: Porsche Cayenne Diesel



ANGRY: Dodge Viper SRT10 coupe



SAD: 2009 Opel Ampera



SAD: Fiat 500



SAD: Alfa MiTo



SAD: Morgan Aero



SAD: Mini Cooper